به نام خداوند خالق توانا
سلام
شهادت سرور زنان عالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به حضرت صاحب الامر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی ازادگان جهان و شیعیان و محبین حضرتش تسلیت عرض میکنم.
بانویی که از جای جای زندگیشون میشه نکات زیادی رو برای تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی برداشت کرد .
فقط کافیه بخواهیم و مطالعه کنیم در مورد حضرت خداوند نیزیاری خواهند کرد .
یا من له ذکر لا ینسی
سلام
امروز پستم یه حدیثه اما یه راه کار برای تمام ابعاد زندگی که با کمی تفکر و تعمیق روی حدیث حتما به اونها پی میبریم.
رسول اکرم صل الله علیه و اله و سلم میفرمایند:
یا علی هر کس سه چیزش بر سه چیز دیگرش تسلط یابد همه چیز خواهد داشت:
1- ورعی که دور کند او را از معصیت خدا
2-حسن خلقی که با آن مدارا کند با مردم 
3- حلمی که رد کند با آن جهل جاهل را.
لازمه رسیدن به این سه چیز داشتن یه روح بزرگه که با دوری از معاصی قسمتمون میشه.ان شاءالله
حالا به نظر شما ما روحمون بزرگ شده؟ 
تونستیم ظرف وجودیمون رو بزرگ کنیم؟
آیا حد اقل روحمون اونقدر بزرگ هست و صاحب حلم و علم هستیم که بتونیم به اندازه ی همین بزرگی که داریم جهل یه جاهلی رو بر طرف کنیم؟
به نام خداوند جان آفرین
سلام
امروز میلاد دختر رشیده ی یک زوج آسمانی (حضرت علی علیه السلام و بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها)است . بانویی که اسوه صبر و استقامت و فداکاری است بانویی که میشه از تک تک لحظات زندگیشون بسیار بسیار نکته اخلاقی و تربیتی آموخت . بانویی که صاحب علم الهی است.
میلاد حضرت زینب بر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و بر همگان مبارک و میمون باد.
به نام خدا
سلام 
امروز یه لطیفه میخوام بنویسم ، این لطیفه رو تو یه وبلاگی خوندم اما دیدم که میشه از توش چند تا نکته در اورد :
کلاغی داشته روی درخت اذان میگفته روباه میاد و به کلاغ میگه بیا پایین با هم نماز جماعت بخونیم
کلاغ میگه نماز رو با امام جماعت میخونیم و به شیری که پایین درخت بود اشاره میکنه تا روباه چشمش به شیر میافته ،بر میگرده و فرار میکنه، کلاغ میگه کجا میری؟! مگه نمیخواستی نماز جماعت بخونی؟ روباه میگه میرم تجدید وضو کنم.
نکات:
1- کسی که میخواد اذان بگه باید خوش صدا باشه
2-پیشنماز باید خوش اخلاق ، خوش سیما، و خوش برخورد باشه و البته به روز
3- محیط نماز خوندن باید جوری باشه که همه چیز اطرافش باشه مثل سرویس بهداشتی 
البته همین جا از حضور تمام موذنین خوش صدا و مامومینی که فقط برای خدا و خودشون میرن مسجد نه برای چیز دیگه ای و از تمام پیشنمازان بزرگواری که به روز و خوش برخورد هستند کمال تشکر رو دارم و ازشون منونم و معذرت میخوام.
به نام ایزد منان
سلام به همه با اخلاقها
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود
روزی در زمانهای قدیم عابدی بود که رویه کوهی زندگی میکرد شبها عبادت میکرد و روزهاش رو روزه بود اون پایین کوه نمیرفت و بین مردم شهر نمیگشت ، هر روز برای این عابد ما یه قرص نون میومد نصفش رو برای افطار میخورد و نیمیش رو هم برای سحر نگه میداشت .
روزها به همین منوال میگذشت تا اینکه یه شب نونی برای افطار عابد نرسید و برای سحر هم خبری از اون نون همیشگی نبود 
. گرسنگی امون عابد رو بریده بود برای همین هم به روستایی که پایین کوه بود رفت ،مردم اون روستا نصرانی بودن عابد به یکی از خونه ها رفت و تقاضای غذا کرد صاحب خونه دو قرص نون به عابد داد، وقتی عابد خواست خونه رو ترک کنه سگ لاغر و لاجونی که جلوی در خونه اون فرد بود دامن عابد رو کشید و عابد یکی از اون نونا رو برای سگ انداخت تا میخواست بره سگ دوباره دامن عابد رو گرفت و عابد قرص بعدی نون رو هم به سگ داد داشت میرفت که دوباره سگ دامن عابد رو کشید و عابد برگشت و به سگ گفت:
ای بی حیا صاحب تو دو قرص نون به من داده منم جفتش رو به تو دادم دیگه چی میخوای؟ سگ با اجازه ی خدا به حرف اومد و گفت من از این خونه حفاظت میکنم و کارایی رو که به من مربوط میشه رو انجام میدم اماصاحب این خونه وضع مالیه خوبی نداره برای همین هم هر وفت که داشته باشن به من هم چیزی میدن تا بخورم اما گاها میشه که چند روز به من غذا نمیدن اما من هیچ وقت در این خونه رو رها نکردم حالا من بی حیام یا تو که طاقت یه روز گرسنگی رو نداشتی و یه روز که قرص نونت نرسیده از خدا دل کندی و به دشمنت رو اوردی؟
